مراحل انحصار وراثت
همین که فردی فوت میکند، دیگر کسی حق دخل و تصرف در اموالش را ندارد تا اینکه هزینههای کفن و دفن و بدهیها و دیونش پرداخت شود و سپس اگر چیزی باقی ماند بین وراث تقسیم شود؛ تقسیم اموال بین وراث هم منوط به تعیین قطعی افرادی هست که به عنوان ورثه باقی ماندهاند و از این رو یکی از اقدامات مهم پس از فوت افراد، منحصر کردن وراث باقی مانده از متوفی یا همان انحصار وراثت است.
انحصار وراثت باید از سوی یک مرجع رسمی اعلام شود و از این رو، برای اینکه وراث مشخص شوند، یک مرجع قضایی، که امروز در صلاحیت شورای حل اختلاف قرار گرفته، باید مراتب انحصار وراثت را گواهی کرده و در اختیار وراث قرار دهد تا به استناد آن، اموال را تقسیم کنند.
گواهی انحصار وراثت تصدیقی است که وراث متوفی را محصور کرده و در تعیین سهمالارث هر یک از ورثه یکی از اسنادی است که تحصیل آن کلید اقدامات بعدی ورثه برای تعیین تکلیف ماترک است، بنابراین از ابتداییترین اقدامات وراث محسوب میشود، زیرا وراث با تحصیل این گواهی مشروعیت قانونی برای ورود در قضایای مربوط به مورث خود پیدا میکنند، قبل از به دست آوردن آن هیچ یک از مراجع قضایی و دولتی ملزم به پاسخگویی به ورثه نیستند زیرا گواهی مذکور پس از صدور، وراثت را مشخص میکند.
مطابق با ماده ۳۶۰قانون امور حسبی، وراث متوفی و سایر اشخاص ذینفع میتوانند تقاضای تصدیق انحصار وراثت کنند به طوری که اگر وراث متوفی یا سایر اشخاص ذینفع بخواهند تصدیق انحصار وراثت کنند باید درخواستنامه کتبی بنویسند. درخواستنامه کتبی اطلاعاتی مشتمل بر نام و مشخصات درخواستکننده، متوفی و ورثه و اقامتگاه آنها و نسبت بین متوفی و وراث تنظیم و به دادگاه تسلیم شود.
اشخاص ذینفع در مراحل انحصار وراثت طلبکاران از متوفی یا موصیله و نیز وصی هستند و کسانی که به صورت غیر مستقیم از اثبات وراثت شخصی دیگر منتفع میشوند نیز میتوانند تقاضای گواهی انحصار وراثت کنند مانند کسی که از یکی از ورثه طلبکار است یا به نوعی سهم الارث یکی از ورثه به او منتقل خواهد شد. برای اثبات خویشاوندی نسبی و سببی ادله چهارگانه شامل اقرار، سند کتبی، شهادت و اماره ضروری است، برابر ماده دو قانون تصدیق انحصار وراثت است.
مرجع تقدیم درخواست انحصار وراثت
در دادگاه محل اقامت دائمی متوفی و در صورتی که محل اقامت متوفی در خارج از مملکت باشد دادگاه تهران صلاحیت به رسیدگی دارد، در مورد امور مربوط به ترکه نیز برابر مواد ۱۶۳ و۱۶۵ قانون امور حسبی دادگاهی صلاحیت به رسیدگی را دارد که آخرین اقامتگاه متوفی در آن واقع شده باشد و اگر متوفی در ایران اقامتگاه نداشته باشد دادگاهی صالح به رسیدگی است که آخرین محل سکنی متوفی در حوزه آن دادگاه بوده و هرگاه متوفی نه در ایران اقامتگاه و نه محل سکنی داشته باشد دادگاهی صالح است که ترکه در آنجا واقع شده باشد و اگر ترکه در جاهای مختلف باشد در حال حاضر شوراهای حل اختلاف بر اساس قانون، مرجع جایگزین دادگاه است و بنابراین همان صلاحیت نسبت به شوراها مراعات میشود .
تشریفات چاپ آگهی حصر وراثت
زمانی که برابر مواد ۳۶۰ تا ۳۶۵قانون امور حسبی وراث و افراد ذینفع اقدام به درخواست گواهی حصر وراثت و مراحل انحصار وراثت را تحویل مرجع صلاحیتدار که در حال حاضر شوراهای حل اختلاف هستند میکنند شورا درخواست متقاضی را یک نوبت در روزنامههای کثیرالانتشار یا محلی اگهی میکنند. در صورتی که روزنامه دایر وجود نداشته باشد به جای آگهی به هزینه متقاضی گواهی مذکور به صورت آگهی در معابر عمومی انجام میشود البته هزینه در مورد اگهی روزنامه نیز هزینه به عهده متقاضی است.
در نهایت پس از انقضای یک ماه از تاریخ نشر آگهی در صورتی که معترضی وجود نداشته باشد گواهی انحصار وراثت با بررسی دقیق مدارک ارائه میشود که در آن تعداد ورثه و نسبت آنها با یکدیگر درج خواهد شد. برابر ماده ۳۶۴ قانون امور حسبی چنانچه بهای ترکه بیش از ۱۰میلیون ریال نباشد شورا بدون انتشار آگهی پس از بررسی دلایل و مدارک اقدام به رد یا قبول گواهی حصر وراثت میکند.
در مورد روستاییان چنانچه ترکه بیش از مبلغ فوق باشد فقط یک بار آگهی در معابر عمومی الصاق میشود که این مبلغ بعدها افزایش داده میشود، به هرحال برابر ماده ۳۶۵ قانون امور حسبی در صورتی که به واسطه معلوم نبودن وراث یا برای تصفیه ترکه، ورثه از طریق اگهی معرفی شده باشند نیازی به صدور گواهی انحصار وراثت جدید در روزنامه نیست و در صورت درخواست ورثه یا هر ذینفع گواهی مذکور صادر میشود.
مدارک لازم برای درخواست گواهی حصر وراثت
بر اساس ماده ۳۶۰ قانون امور حسبی در صورتی که وراث متوفی یا سایر اشخاص ذینفع بخواهند تصدیق انحصار وراثت را به دست بیاورند باید درخواستنامه کتبی مشتمل بر نام و مشخصات در خواست کننده و متوفی و ورثه و اقامتگاه آنها و نسبت بین متوفی و وارث تنظیم نموده و به دادگاه ارائه دهند. البته در کنار این مدارک سایر مدارک از قبیل فتوکپی برابر با اصل گواهی فوت، استشهادیه مبنی بر فوت مورث، کارت ملی و شناسنامه ورثه و عقدنامه در صورت وجود همسر.
اگر سایر ورثه مدارک مورد نیاز را در اختیار درخواستدهنده گواهی انحصار وراثت قرار ندهند میتوان در متن درخواست تقاضای استعلام از اداره ثبت احوال گنجانده شود تا رونوشت اسناد سجلی و هویتی دریافت شود. البته برخی عقیده دارند استشهادیه میتواند جایگزین گواهی فوت شود و این مورد نیز قابل استعلام ازاداره ثبت احوال است.
سهم ارث زن پس از فوت شوهر
براساس ماده 861 قانون مدنی زن پس از مرگ همسرش ارث میبرد به شرط این که در عقد دائم او بوده و قبل از مرگ شوهرش زنده باشد. اما ماده 880 قانون مدنی میگوید: «اگر زن که وارث شوهر است و او را به قتل عمد رسانده باشد، ارث نخواهد برد.»
اگر شوهر در زمان فوت هیچ فرزند یا نوهای از همسرش یا از همسران قبلی نداشته باشد، زن از اموال مرد یک چهارم ارث میبرد. در غیر این صورت یک هشتم از اموال مرد را به ارث خواهد برد.
پیشتر، زن به استناد ماده 946 قانون مدنی فقط از اموال منقول (هر چیزی که از شوهر باقی مانده بود) ارث میبرد و در اموال غیرمنقول (ساختمان و زمین) سهمی به او نمیرسید. اما پس از 70 سال مجلس هشتم ماده قانونی را تصویب کرد که براساس آن زن در صورت داشتن فرزند از همسر مرحومش، یک هشتم از اموال منقول، یک هشتم دیگر نیز از قیمت اموال غیرمنقول از جمله عرصه و عیان - ساختمان و زمین - ارث خواهد برد.
در صورتی که مرد هیچ فرزندی نداشته باشد، سهم زن یک چهارم از اموال منقول، همه اموال خواهد بود. همچنین از فروش اموال غیرمنقول یعنی عرصه و عیان - ساختمان و زمین - به میزان یک چهارم سهم خواهد برد.
ماده 942 قانون مدنی میگوید: «اگر مردی دارای دو یا چهار زن عقد دائم است، پس از مرگش در صورت داشتن فرزند، یک هشتم از اموالش بین زنان به طور مساوی تقسیم خواهد شد.البته به این نکته مهم نیز باید توجه داشت، دو زن که یکی از آنها فرزندی ندارد اما زن دوم دو دختر و یک پسر دارد، پس از مرگ همسر، زن اول با آن که فرزندی از شوهر متوفی نداشته است، ولی به علت وجود فرزندان همسر دوم نصف یک هشتم از اموال شوهرش را ارث خواهد برد.»ماده 843 قانون مدنی به وصیتکننده اجازه داده که فقط تا ثلث اموالش را وصیت کند. اگر وصیت فرد متوفی بیش از این مقدار باشد باید ورثه در خصوص بقیه اموال اجازه دهند. یعنی اگر خانهای که از سوی شوهر متوفی برای همسرش وصیت شده از نظر قیمتی بیش از یک سوم اموال او نباشد وصیتنامه صحیح است. در غیر این صورت باید ورثه درباره بقیه ثلث اموال اجازه دهند.
براساس ماده 940 زنی که عقد دائم مرد متوفی بوده ارث میبرد و اگر زنی که در عقد موقت مرد بوده ارث نخواهد برد.در ماده 943 قانون آمده است: «اگر مرد، زن خود را به صورت رجعی (طلاقی که به طور معمول انجام مییابد) طلاق داده باشد و در زمان عده فوت کرده باشد زن از اموال شوهر ارث میبرد