رجوع ازوصيت

 لازم به ذكر است كه دو نوع وصيت وجود دارد. وصيت عهدي و وصيت تمليكي .

وصيت عهدي اين است كه شخصي در زمان حياتش وصيت كند كه بعد از فوتش ، كارها و اقداماتي انجام شود .

وصيت تمليكي اين است كه شخصي در زمان حياتش در مورد اموال و دارايي هاي خود ؛ براي زمان بعد از فوتش ، تصميم گيري كند . حال ممكن است شخص وصيت كننده ، يك شخصي را به عنوان وصي ، تعيين كند كه اداره امور وي را براي زمان بعد از فوتش برعهده بگيرد . البته تعيين وصي ، الزامي نيست .

بايد توجه داشت كه هر شخص فقط تا يك سوم اموال خود را ميتواند وصيت كند . و وصيت بيشتر از يك سوم اموال معتبر نيست مگر اينكه ورثه آن را تنفيذ و تاييد نمايند . بنابراين هيچ شخصي نمي تواند بر كل اموال خود وصيت نمايد. مطلب ديگر اين است كه هيچ شخصي نمي تواند اموال شخص ديگر را مورد وصيت قرار دهد. يعني هر شخص فقط مي تواند در مورد اموال خودش وصيت كند .

مطلب ديگر اينكه اگر شخصي وصيت نامه اي را تنظيم نمايد و بعد از گذشت مدتي از آن وصيت ، پشيمان شود و وصيت نامه ي ديگري تنظيم كند ، آخرين وصيت نامه ي او ، معتبر است زيرا آخرين وصيت نامه در واقع بيانگر آخرين اراده ي شخص است حال اگر شخصي وصيت نامه اي را تنظيم كند مبني بر اينكه به عنوان مثال بعد از فوتش ، مالي به شخص خاصي برسد ، در زمان حيات خود ، آن مال را به ديگري انتقال دهد ، آن انتقال صحيح و معتبر مي باشد .در واقع وقتي كه شخصي ، بعد از وصيت كردن ، وصيت نامه ي ديگري تنظيم مي كند ، يا زماني كه بعد از وصيت كردن آن مال را به شخص ديگري منتقل مي كند ، يعني از وصيت اول خودش ، رجوع كرده است و اقدام موخر او نافذ و معتبر است. رجوع از وصيت مي تواند به صورت صريح يا بصورت ضمني باشد . بايد توجه داشت كه نيازي نيست كه شخصي كه به نفع او وصيت شده است ، از وصيتي كه به نفع او شده است ، اطلاع داشته باشد . بنابراين اگر شخص وصيت كننده ، از وصيت خود رجوع كند ،اين رجوع از وصيت نيز ، نيازي ندارد تا به شخصي كه به نفع او وصيت شده است ، اطلاع داده شود .

 

ایاپدرومادرمیتوانندقبل ازفوت به تقسیم ارث اقدام کنند؟

 

ارثیه زمانی معنا و مفهوم پیدا می‌کند که شخصی فوت کند و ماترکی (ارثیه) از وی باقی بماند.

بنابراین اگر والدین قبل از فوت اقدام به تعیین سهم برای اولاد کنند، این موضوع در قالب عنوان ارث نمی‌گنجد.

والدین می‌توانند قسمتی یا هر میزان از اموال و املاک خود را به یک یا چند نفر از فرزندانشان یا هر کس دیگری در قالب عقود دیگری مانند هبه، صلح، فروش یا به اشکال حقوقی دیگری واگذارکنند.

همچنین می‌توانند وصیت کنند؛که بعد از فوت آنها، قسمتی از اموال به شخصی دیگر غیر از فرزندان آنها واگذار شود.

البته اگر در قالب وصیت باشد این وصیت فقط تا یک‌سوم کل ارثیه نافذ است. مگر اینکه کلیه وراث آن را تنفیذ و تایید کنند. در غیر این صورت، نسبت به مازاد یک‌سوم، وصیت باطل و بلا اثر است.

پدر و مادر می‌توانند ارثیه خود را حتی به غیر از ورثه وصیت کنند، مثلا برای امور خیریه یا یکی از همسایگان و...

با همه این اوصاف، اگر والدین قبل از فوت برای جلوگیری از هر گونه نزاع احتمالی قصد دارند به یکی از روش‌های گفته‌شده اقدام کنند، باید از طریق ثبت و صدور سند رسمی اقدام کنند تا برای رابطه حقوقی استحکام داشته و از طرح هرگونه دعوای احتمالی جلوگیری شود.

ارث درقانون مدنی

ماده867-ارث به موت حقيقي يابه موت فرض مورث تحقق پيدامي كند.

ماده868-مالكيت ورثه نسبت به تركه متوفامستقرنمي شودمگرپس ازاداي حقوق وديوني كه به تركه ميت تعلق گرفته.

چه کسانی ورثه شخص محسوب می‌شوند؟

به تمام کسانی که به واسطه رابطه نسبی (خونی) یا سببی (به واسطه ازدواج) از میّت ارث می‌برند، وَرَثه میّت می‌گویند. این افراد بهً سه دسته هستند و تا کسی از دسته جلوتر یا اولاد آن‌ها هر چقدر پایین‌تر برود وجود داشته باشد، نوبت به ارث بردن دسته بعدی نمی‌رسد.

افرادی که ارث می‌برند:

 طبقه اول: پدر و مادر و اولاد میّت و با نبودن اولاد، نوه‌ها و با نبودن نوه، نتیجه‌ها و با نبودن آن‌ها اولاد آن‌ها هرکدام که به میّت نزدیک‌تر هستند ارث می‌برند و تا وقتی که کسی از این طبقه هنگام مرگ میّت زنده باشد افراد طبقه دوم ارث نمی‌برند.

 طبقه دوم: پدر بزرگ و مادر بزرگ میّت هرچه بالاتر بروند و نیز خواهر و برادر میّت و در نبود خواهر و برادر اولاد آن‌ها هرچه پایین‌تر بروند.

 طبقه سوم:‌ عمو،‌ عمّه، دایی و خاله میّت هرچه بالاتر بروند (با لحاظ نزدیک بودن به میّت) و در نبود این چهار گروه اولاد آن‌ها هر چه پایین‌تر بروند.

تبصره3ماده869-وصاياي ميت تاثلث تركه بدون اجازه ورثه وزياده برثلث بااجازه انها

منظور ازثلث تركه درماده قانون مدني چيست؟

به مقدار یک سوم تمام دارایی‌های میّت هنگام مرگ می‌گویند که شرعاً حق دارد در این مقدار از اموالش وصیّت کند و بیش از این اجازه ندارد مگر وَرَثه اجازه دهند. مثلاً اگر اموال شخصی عبارت باشد از خانه، تومبیل و حساب بانکی و قیمت آن‌ها به نود میلیون برسد، ثُلث آن می‌شود سی میلیون که شخص حق دارد در این سی میلیون وصیّت کند و نمی‌تواند حتی در یک ریال بیش از این مقدار وصیّت کند و اگر بیش از این مقدار وصیّت کند، مثلاً مقدار مصارفی که معیّن کرده به سی و دو میلیون برسد وَرَثه می‌توانند بیش از سی میلیون را اجازه ندهند یا برخی از آن‌ها اجازه دهند و برخی دیگر اجازه ندهند.ولي وصيت شخص بلاوارث نسبت به تمام اموالش صحيح مي باشد.

ماده875قانون مدني:شرط وراثت زنده بودن درحين فوت مورث است واگرحملي باشددرصورتي ارث ميبردكه نطفه اوحين الموت منعقدبوده وزنده هم متولدشوداگرچه فوراپس ازتولد بميرد.  

کسی که برای او مالی وصیّت می‌شود، باید هنگام وصیّت در جهان موجود باشد هر چند بچه‌ای باشد در شکم مادرش و هرچند که روح نداشته باشد. اما اگر به کلی وجود نداشته باشد وصیّت برای او صحیح نیست؛‌ مثلاً اگر بگوید فلان مال من برای بچه‌ای باشد که ممکن است فلان زن او را به دنیا بیاورد صحیح نیست ولی اگر زنی بچه‌ای را حامله باشد می‌توان  برای او مالی را وصیّت کرد. در این صورت اگر آن بچه حتی برای لحظاتی کوتاه زنده به دنیا بیاید آن مال را صاحب می‌شود اگرمرده به دنیا بیاید آن مال را وَرَثه میان خود با احکام ارث تقسیم می‌کنند.                                                                                                        

چه زمانی وصیت واجب می‌شود؟

جایی که شخص به کسی بدهکار است و طلبکار هم سندی برای طلب خود ندارد و اگر میّت وصیّت به پرداخت آن بدهی نکند حق طلبکار از بین می‌رود.

 جایی که شخص امانت‌دار کسی بوده است و وَرَثه‌اش از این موضوع بی اطلاع هستند و سندی هم در دست صاحب امانت وجود ندارد.

 جایی که شخص در زمان حیاتش دچار گناه شده و واجبات مالی مثل زکات یا خمس را پرداخت نکرده است یا واجبات بدنی مثل حج و نماز و روزه را بجا نیاورده است.

 جایی که شخص اولاد صغیر یا دیوانه‌ای دارد که اگر برای آن‌ها قیّم و امین تعیین نکند،‌ حق آن‌ها از بین می‌رود.

 جایی که شخص از کسی طلبکار است یا اموالی را در جایی یا حسابی مخفی کرده که اگر به اطلاع وَرَثه نرساند حق آن‌ها از آن اموال ضایع می‌شود.

موانع ارث

1-قتل

ماده880قانون مدني-قتل ازموانع ارث است بنابراين كسي كه مورث خودرا عمدا بكشدازارث اوممنوع مي شوداعم ازاينكه قتل بالمباشره باشديابالتسبيت ومنفردا باشديابه شركت ديگري

ماده885قانون مدني-اولادواقوام كساني كه به ماده880ازارث ممنوع مي شوندمحروم ازارث نمي باشندبنابراين اولادكسي كه پدرخودراكشته باشدازجدمقتول خودارث مي برداگروارث نزديكتري باعث حرمان انان نشود..

ماده881-درصورتي كه قتل عمدي مورث به حكم قانون يا براي دفاع باشدمفادماده فوق مجري نخواهدبود.

2-لعان

ماده882-بعدازلعان زن وشوهرازيكديگر ارث نمي برندوهمچنين فرزندي كه به سبب انكاراولعان واقع شده ازپدروپدرازاوارث نمي بردليكن فرزندمزبورازمادروخويشان مادري خودوهمچنين مادروخويشان مادري ازاوارث مي برند.

ماده883-هرگاه پدرازلعان رجوع كندپسرازاوارث مي بردليكن ازارحام پدري وپدروارحام پدري از پسر ارث نمي برند.

3-كافر

ماده881-كافرازمسلمان ارث نمي بردواگردربين ورثه متوفاي كافري مسلم باشدوراث كافرارث نمي برنداگرچه ازلحاظ طبقه ودرجه مقدم برمسلم باشند.

كافر ازمسلمان ارث نمي بردولي مسلمان ازكافرارث مي برد

4-ولدزنا

ماده884قانون مدني-ولدزناازپدرومادرواقوام ارث نمي بردليكن اگرحرمت رابطه كهطفل ثمره ان است نسبت به يكي ازابوين ثابت ونسبت به ديگري به واسطه اكراه ياشبهه زنانباشدطفلفقط ازاين طرف واقوام اوارث مي برد وبالعكس

شرايط انحصاروراثت ديه

 

ماده861قانون مدني:موجب ارث دوامراست:نسب وسبب

ماده862:اشخاصي كه به موجب نسب ارث مي برندسه طبقه اند:

طبقه اول:

1-پدر مادروفرزندان شخص فوت شده

2-نوه هاي شخص فوت شده

طبقه دوم

1-خواهران وبرادران وپدربزرگ ها ومادربزرگ هاي شخص متوفي

2-فرزندان خواهران وبرادران وجدوجده متوفي

طبقه سوم:

1-عمه ها عموها وخاله ها ودايي هاي شخص متوفي

2-فرزندان انها

ماده864-اشخاصي كه به موجب سبب ارث مي برندهريك اززوجين است كه درحين فوت ديگري زنده باشد.

 

در رابطه با انحصار وراثت دیه می توان عنوان نمود که پس از پرداخت دیه توسط شرکت بیمه به دادگاه ، مبلغ دیه به حساب سپرده ی مخصوصی که حساب بیت المال است ، واریز می گردد تا زمانی که اولیاء دم و وراث بر اساس گواهی انحصار وراثت دیه شناسایی شوند ، مبلغ دیه در حساب باقی می ماند و با ارائه ی گواهی انحصار وراثت توسط اولیاء دم ، دیه به آنها پرداخت خواهد شد .

اولیاء دم با ارائه ی گواهی انحصار وراثت و پرداخت هزینه ای بابت وصول دیه ، بدون نیاز به پرداخت مالیات ، می توانند دیه را دریافت نمایند .

دیه نیز مانند ارث ، بر اساس طبقات ارث ، میان وراث تقسیم خواهد شد ، به طوری که اگر در هر طبقه ، هیچ عضوی در قید حیات نباشد ، ارث به طبقات دیگر خواهد رسید ، همسر متوفی در کنار هر طبقه از دیه سهم خواهد برد و وجود او مانع از سهم بردن دیگری نخواهد شد .

مدارک لازم برای گواهی انحصار وراثت

1- گواهی فوت

2- شناسنامه متوفی

3- کارت ملی متوفی

4- شناسنامه وراث

5-کارت ملی وراث

6-استشهادیه (تنظیم شده در دفترخانه اسناد رسمی به اضافه گواهی امضا توسط سردفتر)

7- اظهارنامه مالیات بر ارث

8-وصیت نامه (در صورت وجود)

مراحل اخذ گواهی انحصار وراثت

1- پس از تکمیل مدارک فوق، مراجعه به شورای حل اختلاف آخرین اقامتگاه متوفی و ثبت درخواست صدور گواهی انحصار وراثت توسط یکی از ورثه به طرفیت سایر وراث.

2- مراتب این دادخواست در روزنامه آگهی شده و پس از طی تشریفات گواهی لازم صادر می شود.

مرجع صالح برای صدور گواهی انحصار وراثت شورای حل اختلاف آخرین اقامتگاه متوفی می باشد.

نکته1: اختلاف بین وراث در نحوه تقسیم ماترک، تأثیری در صدور گواهی انحصار وراثتندارد.

نکته2: حتی یکی از وراث هم می تواند درخواست گواهی انحصار بدهد و در صورتی که مدارک سایرین را ندارد، به درخواست او از مراجع ذیصلاح استعلام می شود.

نکته3: هر نوع دخالت در اموال متوفی منوط به داشتن گواهی انحصار وراثت است و وراث حتی با توافق هم نمی توانند در اموال تصرف نمایند مگر اینکه اموال منقول باشد یا داخل در قاعده تصرف مندرج در ماده 35 قانون مدنی باشد.

ماده 35 قانون مدنی: تصرف به عنوان مالکیت دلیل مالکیت است، مگر اینکه خلاف آن ثابت شود.

نکته4: در صورتی که متقاضی یا متقاضیان صدور گواهی انحصار وراثت به عمد نام یک یا چند وارث را اعلام ننمایند و مرجع رسیدگی متوجه امر نشده و گواهی بدون ذکر نام وراث غائب صادر شود، مطابق ماده 9 قانون تصدیق انحصار وراثت مصوب 14/7/1309 کلاهبرداری محسوب و مشمول مجازات آن جرم است.

ماده 9 قانون تصدیق انحصار وراثت: هرگاه معلوم شود كه مستدعي تصديق با علم به عدم وراثت خود، تحصيل تصديق وراثت نموده و يا با علم به وجود وارثي غير از خود تحصيل تصديق برخلاف حقيقت كرده است، كلاهبردار محسوب و علاوه بر اداي خسارت به مجازاتي كه به موجب قانون براي اين جرم مقرر است، محكوم خواهد شد ‌.

 

انحصار وراثت

انحصار وراثت

مراحل انحصار وراثت

همین که فردی فوت می‌کند، دیگر کسی حق دخل و تصرف در اموالش را ندارد تا اینکه هزینه‌های کفن و دفن و بدهی‌ها و دیونش پرداخت شود و سپس اگر چیزی باقی ماند بین وراث تقسیم شود؛ تقسیم اموال بین وراث هم منوط به تعیین قطعی افرادی هست که به عنوان ورثه باقی مانده‌اند و از این رو یکی از اقدامات مهم پس از فوت افراد، منحصر کردن وراث باقی مانده از متوفی یا همان انحصار وراثت است.

انحصار وراثت باید از سوی یک مرجع رسمی اعلام شود و از این رو، برای اینکه وراث مشخص شوند، یک مرجع قضایی، که امروز در صلاحیت شورای حل اختلاف قرار گرفته، باید مراتب انحصار وراثت را گواهی کرده و در اختیار وراث قرار دهد تا به استناد آن، اموال را تقسیم کنند.

گواهی انحصار وراثت تصدیقی است که وراث متوفی را محصور کرده و در تعیین سهم‌الارث هر یک از ورثه یکی از اسنادی است که تحصیل آن کلید اقدامات بعدی ورثه برای تعیین تکلیف ماترک است، بنابراین از ابتدایی‌ترین اقدامات وراث محسوب می‌شود، زیرا وراث با تحصیل این گواهی مشروعیت قانونی برای ورود در قضایای مربوط به مورث خود پیدا می‌کنند، قبل از به دست آوردن آن هیچ یک از مراجع قضایی و دولتی ملزم به پاسخگویی به ورثه نیستند زیرا گواهی مذکور پس از صدور، وراثت  را مشخص می‌کند.

مطابق با ماده ۳۶۰قانون امور حسبی، وراث متوفی و سایر اشخاص ذینفع می‌توانند تقاضای تصدیق انحصار وراثت کنند به طوری که اگر وراث متوفی یا سایر اشخاص ذینفع بخواهند تصدیق انحصار وراثت کنند باید در‌خواست‌نامه کتبی بنویسند. درخواست‌نامه کتبی اطلاعاتی مشتمل بر نام و مشخصات درخواست‌کننده، متوفی و ورثه و اقامتگاه آنها و نسبت بین متوفی و وراث تنظیم و به دادگاه تسلیم شود.

اشخاص ذینفع در مراحل انحصار وراثت طلبکاران از متوفی یا موصی‌له و نیز وصی هستند و کسانی که به صورت غیر مستقیم از اثبات وراثت شخصی دیگر منتفع می‌شوند نیز می‌توانند تقاضای گواهی انحصار وراثت کنند مانند کسی که از یکی از ورثه طلبکار است یا به نوعی سهم الارث یکی از ورثه به او منتقل خواهد شد. برای اثبات خویشاوندی نسبی و سببی ادله چهارگانه شامل اقرار، سند کتبی‌، شهادت و اماره ضروری‌ است‌، برابر ماده دو قانون تصدیق انحصار وراثت  است.

مرجع تقدیم درخواست انحصار وراثت

در دادگاه محل اقامت دائمی متوفی و در صورتی که محل اقامت متوفی در خارج از مملکت باشد دادگاه تهران صلاحیت به رسیدگی دارد، در مورد امور مربوط به ترکه نیز برابر مواد  ۱۶۳ و۱۶۵ قانون امور حسبی دادگاهی صلاحیت به رسیدگی را دارد که آخرین اقامتگاه متوفی در آن واقع شده باشد و اگر متوفی در ایران اقامتگاه نداشته باشد دادگاهی صالح به رسیدگی است که آخرین محل سکنی متوفی در حوزه آن دادگاه بوده و هرگاه متوفی نه در ایران اقامتگاه و نه محل سکنی داشته باشد دادگاهی صالح است که ترکه در آنجا واقع شده باشد و اگر ترکه در جاهای مختلف باشد در حال حاضر شورا‌های حل اختلاف  بر اساس قانون، مرجع جایگزین دادگاه است و بنابراین همان صلاحیت نسبت به شورا‌ها مراعات می‌شود .

تشریفات چاپ آگهی حصر وراثت

زمانی که برابر مواد ۳۶۰ تا ۳۶۵قانون امور حسبی وراث و افراد ذینفع اقدام به درخواست گواهی حصر وراثت و مراحل انحصار وراثت را تحویل مرجع صلاحیتدار که در حال حاضر شوراهای حل اختلاف هستند می‌کنند شورا در‌خواست متقاضی را یک نوبت در روزنامه‌های کثیرالانتشار یا محلی اگهی می‌کنند. در صورتی که روزنامه دایر وجود نداشته باشد به جای آگهی به هزینه متقاضی گواهی مذکور به صورت آگهی در معابر عمومی انجام می‌شود البته هزینه در مورد اگهی روزنامه نیز  هزینه به عهده متقاضی است.

در نهایت پس از انقضای یک ماه از تاریخ نشر آگهی در صورتی که معترضی وجود نداشته باشد گواهی انحصار وراثت با بررسی دقیق مدارک ارائه می‌شود که در آن تعداد ورثه و نسبت آنها با یکدیگر درج خواهد شد. برابر ماده ۳۶۴ قانون امور حسبی چنانچه بهای ترکه بیش از ۱۰میلیون ریال نباشد شورا بدون انتشار آگهی پس از بررسی دلایل و مدارک اقدام به رد یا قبول گواهی حصر وراثت می‌کند.

در مورد روستاییان چنانچه ترکه بیش از مبلغ فوق باشد فقط یک بار آگهی در معابر عمومی الصاق می‌شود که این مبلغ بعدها افزایش داده می‌شود، به هرحال برابر ماده ۳۶۵ قانون امور حسبی در صورتی که به واسطه معلوم نبودن وراث یا برای تصفیه ترکه، ورثه از طریق اگهی معرفی شده باشند نیازی به صدور گواهی انحصار وراثت جدید در روزنامه نیست و در صورت درخواست ورثه یا هر ذینفع گواهی مذکور صادر می‌شود.

مدارک لازم برای درخواست گواهی حصر وراثت

 بر اساس ماده ۳۶۰ قانون امور حسبی در صورتی که وراث متوفی یا سایر اشخاص ذینفع بخواهند تصدیق انحصار وراثت را به دست بیاورند باید درخواست‌نامه کتبی مشتمل بر نام و مشخصات در خواست کننده و متوفی و ورثه و اقامتگاه آنها و نسبت بین متوفی و وارث تنظیم نموده و به دادگاه ارائه دهند. البته در کنار این مدارک سایر مدارک از قبیل فتوکپی برابر با اصل گواهی فوت‌، استشهادیه مبنی بر فوت مورث‌، کارت ملی و شناسنامه ورثه و عقدنامه در صورت وجود همسر.

اگر سایر ورثه مدارک مورد نیاز را در اختیار درخواست‌دهنده گواهی انحصار وراثت قرار ندهند می‌توان در متن درخواست تقاضای استعلام از اداره ثبت احوال گنجانده شود تا رونوشت اسناد سجلی و هویتی دریافت شود. البته برخی عقیده دارند استشهادیه می‌تواند جایگزین گواهی فوت شود و این مورد نیز قابل استعلام ازاداره ثبت احوال است.

سهم ارث زن پس از فوت شوهر

براساس ماده 861 قانون مدنی زن پس از مرگ همسرش ارث می‌برد به شرط این که در عقد دائم او بوده و قبل از مرگ شوهرش زنده باشد. اما ماده 880 قانون مدنی می‌گوید: «اگر زن که وارث شوهر است و او را به قتل عمد رسانده باشد، ارث نخواهد برد.»

اگر شوهر در زمان فوت هیچ فرزند یا نوه‌ای از همسرش یا از همسران قبلی نداشته باشد، زن از اموال مرد یک چهارم ارث می‌‌برد. در غیر این صورت یک هشتم از اموال مرد را به ارث خواهد برد.

پیشتر، زن به استناد ماده 946 قانون مدنی فقط از اموال منقول (هر چیزی که از شوهر باقی مانده بود) ارث می‌برد و در اموال غیرمنقول (ساختمان و زمین) سهمی به او نمی‌رسید. اما پس از 70 سال مجلس هشتم ماده قانونی را تصویب کرد که براساس آن زن در صورت داشتن فرزند از همسر مرحومش، یک هشتم از اموال منقول، یک هشتم دیگر نیز از قیمت اموال غیرمنقول از جمله عرصه و عیان - ساختمان و زمین - ارث خواهد برد.

در صورتی که مرد هیچ فرزندی نداشته باشد، سهم زن یک چهارم از اموال منقول، همه اموال خواهد بود. همچنین از فروش اموال غیرمنقول یعنی عرصه و عیان - ساختمان و زمین - به میزان یک چهارم سهم خواهد برد.

ماده 942 قانون مدنی می‌گوید: «اگر مردی دارای دو یا چهار زن عقد دائم است، پس از مرگش در صورت داشتن فرزند، یک هشتم از اموالش بین زنان به طور مساوی تقسیم خواهد شد.البته به این نکته مهم نیز باید توجه داشت، دو زن که یکی از آنها فرزندی ندارد اما زن دوم دو دختر و یک پسر دارد، پس از مرگ همسر، زن اول با آن که فرزندی از شوهر متوفی نداشته است، ولی به علت وجود فرزندان همسر دوم نصف یک هشتم از اموال شوهرش را ارث خواهد برد.»ماده 843 قانون مدنی به وصیت‌کننده اجازه داده که فقط تا ثلث اموالش را وصیت کند. اگر وصیت فرد متوفی بیش از این مقدار باشد باید ورثه در خصوص بقیه اموال اجازه دهند. یعنی اگر خانه‌ای که از سوی شوهر متوفی برای همسرش وصیت شده از نظر قیمتی بیش از یک سوم اموال او نباشد وصیتنامه صحیح است. در غیر این صورت باید ورثه درباره بقیه ثلث اموال اجازه دهند.

براساس ماده 940 زنی که عقد دائم مرد متوفی بوده ارث می‌برد و اگر زنی که در عقد موقت مرد بوده ارث نخواهد برد.در ماده 943 قانون آمده است: «اگر مرد، زن خود را به صورت رجعی (طلاقی که به طور معمول انجام می‌یابد) طلاق داده باشد و در زمان عده فوت کرده باشد زن از اموال شوهر ارث می‌برد

آدرس

تهران، خیابان مطهری، تقاطع میرزای شیرازی، پلاک ۲۱۰، طبقه اول

با ما تماس بگیرید

سوالی دارید؟

۰۹۱۲۴۱۶۰۷۲۹